پشت یک هزار تومانی نوشته بود:پدر معتادم برای این پولی که دست توست مرا یک شب دست صاحب خانمان سپرد...خدایا چقدر میگیری که شب اول قبر قبل از اینکه تو سوال بپرسی من یک چیزایی را بپرسم؟
!روزی که احساسم بالغ شد روزی که احساسم بالغ شد دلم با غم همبستر شد و اکنون چشمانم ابستن است دوران تنهایی کامل می شود و کیسه ی بغض پاره می شود و زمان موعود فرا می رسد زمانی که فرزندی از نسل پاکان پا به عرصه ی گونه هایم مینهد و کوتاه تر از کوتاه و عمیق تر از ژرف زیست میکند اشک جوانمرگ میشود اما در این کوتاه زمان زندگی اش به من آموخت غمهایم را به او و یارانش بسپارم و زندگی را به هر آنچه سختی است با لبخند آسان کنم و همچنان بمانم و ادامه دهم
اشک جوانمرگ شد اما کامل زیست چرا که من از او چیزی یاد گرفتم که تا ابد یادم خواهد ماند
226555 بازدید
26 بازدید امروز
68 بازدید دیروز
250 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian